کسی برای «گیلدخت» کم نگذاشت/بهترین سریال خانگی ۵میلیون مخاطب دارد
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۵۷۱۷۱
به گزارش خبرنگار مهر، نشست خبری سریال «گیلدخت» به کارگردانی مجید اسماعیلی و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی امروز دوشنبه هشتم خرداد در اداره کل روابط عمومی صداوسیما برگزار شد.
مجید آسودگان نویسنده سریال در سخنانی عنوان کرد: این را من میشنیدم که مردم میگفتند ما مدتها بود تلویزیون نمیدیدم و این کار را دیدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در آن دوران زنان پیشرویی داشتیم
وی درباره قصه نیز گفت: مهر ۹۲ طرح داستانیاش نوشته شد. هدف ما هم قصه گویی بود. تیم پژوهش قدری داشتیم. از نکات دیگر این بود که خواستیم درام الیزابتی داشته باشیم و فکر کنم این بخش یعنی رنگ و لعاب هم مورد توجه مخاطب قرار گرفته است. وقتی آن مقطع زمانی را میخوانیم زنان پیشرویی زیادی داشتهایم. من هم اینجا انتخاب دیگری نداشتم و باید سمت چنین زن پیشرویی میرفتم.
رضا اکبرپور بازیگر سریال در سخن کوتاهی گفت: حضور در این سریال برای من یک دانشگاه بازیگری بود.
میترا رفیع بازیگر نقش اصلی سریال درباره این مجموعه بیان کرد: مولفان و سازندگان گیلدخت به بازیگران جوان و ناشناخته اعتماد کردند. ما بررسی شدیم و از طرف این عزیزان انکار نشدیم. خوب است که جوانان را انکار نکنیم. این شجاعت است که ریسک کنید و اعتماد کنید.
پربینندهترین سریالهای نمایش خانگی میتواند چهار یا پنج میلیون مخاطب داشته باشد
محمدرضا شفیعی در پاسخ به سوال خبرنگار مهر درباره اینکه چرا کمتر درباره سریالی که چند سال برای آن زحمت کشیده شده است در فضای رسانهای و مجازی سخن گفته میشود، بیان کرد: یک پز رسانهای وجود دارد وقتی اثری در تلویزیون پخش میشود نوعی گارد نسبت به آن شکل میگیرد.
وی ادامه داد: جریان رسانهای کشور برخی نگاهشان به کار هنری نیست. پربینندهترین سریالهای نمایش خانگی میتواند چهار یا پنج میلیون مخاطب داشته باشد اما آماری که سازمان به ما میدهد به این معناست که همین سریال حدود ۳۵ تا ۴۰ میلیون بیننده داشته است.
شفیعی تصریح کرد: ما سریال از جنسی که میسازیم مخاطب عموم برایمان مهم است گاهی از خواسته هنری خود به نفع مردم کوتاه میآییم. من سالها پیش سریالی فاصلهها را داشتم و شاید برخی شخصیتهای اصلی را دوست نداشتم اما دیدم مردم همان شخصیتها را دوست دارند.
این تهیه کننده یادآور شد: ما الان در جنگ به تمام معنای رسانهای هستیم. جنگ رسانهای بخش زیادی مربوط به کانون خانواده است. تعارف نداریم سریالهایی که بخشی را در داخل و بخشی در خارج میسازند و برخی از اصول انسانی و ایرانی ما را زیر سوال میبرد. ما موظفیم سریالی بسازیم که هم جذاب باشد و هم براساس خاستگاه اعتقادی و دینی ما باشد.
در چارچوب کار کردن سخت است
وی اضافه کرد: برخی از دوستان از هر کاری میخواهند استفاده میکنند ولی دیده نمیشوند. اما در «چارچوب» کار کردن و فیلم و سریال ساختن و با نگاه به مفاهیمی که اعتقاد ماست انجام دهید سخت است. جریان روشنفکری و رسانهای به آن معنا حتماً خاستگاه ما نیست و نیازی به آن جریان نداریم.
شفیعی درباره مدل پخش هفتگی سریال و اینکه کمک کرد بهتر دیده شود یا خیر گفت: اولین بار از آقای جبلی که این مدل هفتگی را شنیدم نگرانی داشتم. خواهشم این بود که فقط یک بار و محصور به جمعهها نشود و خواستم دو نوبت باشد که پذیرفتند. بعد از «مختارنامه» و «یوسف پیامبر» سالها بود که از این مدل پخش سریال استفاده نمیشد اما نگرانی من بعد از چند هفته رفع شد. مردم سریال خوب را پیدا میکنند و میبینند. چه در تلویزیون باشد و چه در جریانهای رسانهای دیگر هم باشد میبینند.
مجید آسودگان نویسنده سریال در سخنانی درباره اینکه چقدر انتقادات به سریال را درست میداند، تصریح کرد: خود من هم انتقاداتی به کار دارم با اینکه در پروژه حضور داشتم اما با آدمهای مختلفی آن را دیدم و نقدهایی هم دارم. درباره طولانی بودن قبول دارم برخی جاها ریتم افتاد اما این اتفاق در همه سریالهای طولانی کمی طبیعی است. برخی به من برمیگردد و برخی به مشکلات به اجرا برمیگشت. الان بعد از شصت قسمت که بخواهیم تحلیل کنیم گافهای بزرگی نبود. آمار ۳۵ میلیون که آقای شفیعی داد خیلی زیاد است و به نظرم اتفاق خوبی است.
مجید اسماعیلی کارگردان نیز گفت: من قبول ندارم باگ های داستان خیلی بزرگ بود. ما ۴۶ قسمت فیلمنامه داریم و در پخش به ۶۰ قسمت تبدیل شد از طرفی به یک عیب تبدیل شد. واقعاً در بارندگی و سختیهای که داشتیم در پانصد جلسه یک صحنه هم اگر نقطه ضعف بوده است، پیش میآید. بازیگر نقش اسماعیل یک بار از اسب افتاد مهره کمر او آسیب دید. ما یکی از بازیگران را بعد از افتادن از اسب مدتی نداشتیم و شاید باعث شد در داستان هم قصه تغییراتی داشته باشد.
چالشهای تولید سریال
وی اضافه کرد: من اصلاً نمیگویم گیلدخت ایراد ندارد ولی میگویم هیچکس برای سریال کم نگذاشت. ما در دوره کرونا کار میکردیم. شاید ۴۵ روز فقط کار را تعطیل کردیم. یک آتش سوزی مهیب داشتیم که بخشی از لوکیشن ما از دست رفت. به انتقادها واقف هستیم اما همه خودمان را گذاشتیم. ما از بدلکار خیلی کم استفاده کردیم. گلنار خودش سوار بر اسب به تاخت میرود.
اسودگان در ادامه درباره بازه ده ساله نگارش سریال عنوان کرد: سال ۹۳ تا ۹۵ نسخه اولیه فیلمنامه نوشته شد که در دوره آقای سرافراز بود و بعد به مرکز گسترش فیلمنامه نویسی رفت اما این مرکز منحل شد. به دلیل پرهزینه بودن سریال، دو سال هم طرح، متوقف شد و درنهایت از ۹۷ با آقای شفیعی مذاکراتی داشتیم و قرار شد بازنویسی کنیم و تازه اوایل سال ۹۸ تیم اضافه شد.
شفیعی درباره ساخت سریال در بخش برون مرزی نیز گفت: معاونت برون مرزی سیما یک مرکز فیلم و سریال دارد که تولیداتی هم دارد. ما در گیل دخت آموزههایی داریم از تاریخ گرفته تا لباس و اینها که برای دنیا جذاب است. جذب توریسم در دنیا براساس معماری زیبا، جنگلها و قابها و… رخ میدهد و ما هم این نکات را در سریال داشتیم.
اسودگان درباره دلیل ساخت چندین سریال در دوره قاجار بیان کرد: دلایل مختلفی دارد اما شاید به این دلیل است که قاجار نه آنقدر دور است که چیزی نداشته باشیم از عکس، لباس، و حتی لوکیشن و نه آنقدر نزدیک است که تکراری شده باشد.
کد خبر 5797072 عطیه موذنمنبع: مهر
کلیدواژه: مجید اسماعیلی محمدرضا شفیعی سریال ایرانی فیلم کوتاه تئاتر ایران جشنواره فیلم کن کارگردان تئاتر هنرمندان تئاتر تماشاخانه ایرانشهر آلبوم موسیقی تماشاخانه سنگلج آزادسازی خرمشهر شبکه نسیم سینمای مستند موسیقی نواحی کنسرت موسیقی موسیقی ایرانی رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۵۷۱۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شبکه نمایش خانگی مروج چه اندیشهای است؟!
بحث از هزینه تولید و نمایش این آثار یک بُعد قضیه است و سوی دیگر ماجرا که اتفاقاً اهمیت بیشتری هم دارد، ناظر به پیامی است که این قبیل آثار به مخاطبان خود میفرستند و این که در ورای تولید و عرضه چنین محصولاتی چه فکر و اندیشهای قرار است ترویج پیدا کند.
سید محمدمهدی موسوی در حوزه نوشت: چندی پیش خبری در رسانهها انتشار یافت مبنی بر این که برای تولید هر قسمت سریال شبکه نمایش خانگی به طور متوسط ۳ تا ۵ میلیارد تومان هزینه میشود و طبعاً بخش قابل توجهی از این هزینه سرسام آور صرف پرداخت به بازیگران یا به تعبیر درستتر سلبریتیها میشود.
به عنوان مثال چنانچه یک سریال شبکه نمایش خانگی ۱۵ قسمت داشته باشد به طور میانگین ۶۰ میلیارد تومان صرف ساخت آن میشود.
بحث از هزینه تولید و نمایش این آثار یک بُعد قضیه است و سوی دیگر ماجرا که اتفاقاً اهمیت بیشتری هم دارد، ناظر به پیامی است که این قبیل آثار به مخاطبان خود میفرستند و این که در ورای تولید و عرضه چنین محصولاتی چه فکر و اندیشهای قرار است ترویج پیدا کند.
با نگاهی اجمالی به آثار شبکه نمایش خانگی از آغاز این جریان در سال ۸۹ با تولید و پخش سریال «قلب یخی» تا به امروز که سریال هایی، چون «افعی تهران»، «جنگل آسفالت» و ... مورد توجه مخاطبان پلتفرمهای داخلی است، میتوان به اختصار به نکاتی اشاره کرد که با مقوله سبک زندگی و نوع نگرش به این مساله ارتباط نزدیکی دارد و از همین رهگذر میتوان تا حدی به این پرسش پاسخ داد که آثار شبکه نمایش خانگی مروج چه فکر و اندیشهای هستند؟!
۱-هر چند برخی سریالها در سالهای اخیر مروج زندگیهای تجملاتی یا به اصطلاح لاکچری بوده اند، اما در عین حال، شمار دیگری از آثار با پرداختن اغراق آمیز و بعضاً مغرضانه به مقوله فقر و مشکلات اجتماعی، ترسیم گر زندگی فلاکت بار بوده اند که البته در باره کنایهها و تعریضات غیرمنصفانهای هم به شرایط زیست پس از انقلاب داشته اند که در جای خود نیاز به بحث تفصیلی و عمیق خاص خود دارد.
۲- هنجار زدایی از روابط افراد در کانون خانواده و حتی بین زوجین از دیگر آثار نامطلوب بسیاری از سریالهای شبکه نمایش خانگی است، کما این که بسیاری از جامعه شناسان متدین نسبت به ترویج روابط آزاد و خارج از چارچوب ازدواج در این سریال هشدار داده و میدهند.
واقعیت تلخی که وجود دارد این است که چارچوب خانواده و قوام آن در این سریالها حداقلی است چه آن که بیشتر تصویرگر زندگی افرادی است که بدون هیچ نسبتی حتی با هم در یک خانه زندگی میکنند.
۳-استفاده از کلمات مذموم، رکیک و دشنامهای متعدد از ویژگیهای غیرقابل انکار برخی از همین سریال هاست که طبعاً تداوم این وضع اثر نامطلوبی بر فرهنگ عمومی جامعه هم میگذارد.
۴-به هر حال این واقعیت تلخ غیرقابل انکار است که شبکه نمایش خانگی مرهون نگاه تجاری به حوزه فرهنگ است؛ نگاه و رویکری که به اجمال میتوان به برخی آثار آن همچون جلوه گری سبک زندگیهای لاکچری و ایجاد سرخوردگی در جوانان، تغلیظ نگاه جنسیتی منبعث از فرهنگ غرب به زنان و دختران و البته ضدیت با فرهنگ ناب ایرانی و اسلامی در پرتوی نشر اندیشه غربی اشاره کرد.